دانلود 13 جلدی کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت

تاریخ تمدن اثر ویل دورانت

تاریخ تمدن ( The Story of Civilization) توسط ویل دورانت و همسرش آریل دورانت نوشته شده است. این کتاب که درباره تاریخ زندگی انسان است که از دوران قبل از تاریخ تا پایان قرن 18 نوشته‌ اند. نوشتن این مجموعه ارزشمند بیش از چهار دهه به طول انجامیده و دارای چهار میلیون کلمه در نزدیک به 10،000 صفحه ، و 2 کتاب در مرحله تولید در زمان مرگ نویسندگان است. ویل دورانت وقتی تصمیم به نوشتن تاریخ تمدن جهان گرفت برای هر فصل از کتاب، او به همراه همسرش آریل دورانت به گوشه ای از دنیا سفر می کردندکه 50 سال طول کشید.

ویل دورانت اعتقاد داشت: همه مردمانی که درطول تاریخ خانه و مجسمه ساختند و شعر سرودند در شکل گیری تمدن نقش داشتند. او در جلد اول (مشرق زمین، گاهواره تمدن، که تاریخ خاورمیانه و شرق تا سال 1933 را در بر می گیرد) اظهار داشت که می خواهد تاریخ غرب را تا اوایل قرن بیستم قرار دهد.

با این حال، این کتاب با جلد عصر ناپلئون به پایان می رسد. زیرا هم ویل و آریل دورانت در می گذرند قبل از آن که بتوانند جلد های اضافی را تکمیل کنند. آنها یادداشت هایی را برای جلد دوازدهم با عنوان “عصر داروین” و شرح مختصری برای جلد سیزده “عصر انیشتین” به جا گذاشتند که می توانست داستان تمدن را تا سال 1945 ببرد.
شش جلد اول از کتاب تاریخ تمدن تنها توسط ویل دورانت نوشته شده و آریل که فقط در بخش تشکرها شناخته می شود. با شروع جلد آغاز خرد، آریل به عنوان نویسنده ای معتبر شناخته می شود. این کتاب در سال 1968 با انتشار جلد دهم خود یعنی روسو و انقلاب، جایزه پولیتزر را برای کتاب های غیر داستانی عمومی به دست آورد. در مقدمه جلد اول، دورانت قصد خود را برای نوشتن این مجموعه در 5 جلد عنوان می کند، هرچند که در عمل چنین اتفاقی نمی افتد.

نگاه ویل دورانت به تاریخ تمدن

ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن توانسته‌ با استفاده از آثار مورخان دیگر ( از هرودوت تا آرنولد توین‌ بی )، که از ابتدا تاریخ مکتوب بشر تا کنون زیسته‌ اند، مکتب نوینی از تاریخ‌ نگاری را به وجود آورد. برخلاف دیگر تاریخ‌ نگاران که تنها تمرکزشان بر روی وقایع تاریخی و سیر تمدن بشری بود، او در اثر خود به عوامل تمدن‌ ساز در طول تاریخ نیز توجه می‌ کند. در این باره نقل‌ قولی دارد که چنین است: «تمدن رودی است با دو ساحل».

به این ترتیب، ویل دورانت در این اثر به‌ جای پرداختن به جنبه‌ ای خاص از تاریخ، نگاهی تحلیلی به جوانب مختلف تاریخ بشریت دارد. او در پیش‌گفتار جلد نخست این کتاب، در این باره چنین بیان داشته‌ است: «… مدت است که به این نتیجه رسیده‌ ام که طریقه‌ نوشتن تاریخ به شکل قسمت‌ های مجزا از یکدیگر، که من آن را ترتیب طولی نام می‌ دهم مانند: تاریخ اقتصادی، تاریخ سیاسی، تاریخ مذهبی، تاریخ فلسفه، تاریخ ادبیات، تاریخ علوم، تاریخ موسیقی، و تاریخ هنر، حق وحدت زندگانی بشری را ادا نمی‌ کند.

تاریخ در عین حال که به‌ صورت طولی نوشته می‌ شود باید متفرعاتی هم داشته‌ باشد، و جنبه ترکیبی و تحلیلی هر دو باید مراعات شود. تاریخ وقتی به صورت کمال مطلوب نزدیک خواهد شد که مورخ، برای هر دوره تاریخی، صورت کاملی از سازمان‌ ها و حوادث و طرق زندگی را که از مجموع آنها فرهنگ یک ملت ساخته می‌ شود رسم کند…»

درباره دین در تاریخ تمدن

در بخشی از کتاب تاریخ تمدن می‌ خوانیم: «پدیده‌ دین، از آن جهت که تاریخی به دیرینگی تاریخ بشر دارد، بسیار درخور توجه می‌ نماید. به‌ جرأت می‌ توان گفت که هیچ پدیده‌ ای در طول تاریخ، این‌ چنین پا به‌ پای انسان پیش نیامده است. پیشرفت‌ ها و پسرفت‌ های نوع بشر، افت‌ و خیز های تمدن بشری، و سرد و گرم‌ های جوامع بشری، به‌ گواهی تاریخ به‌ نوعی گاهی انگیزه‌ هایی دینی داشته‌ و گاه به تحول‌ هایی در نگرش‌ های دینی منجر شده‌ اند.

نگاهی به تاریخ دینی بشر، یا تاریخ بشری دین، نه تنها خالی از لطف نیست بلکه بسیار ضروری می‌ رسد. آنچه در کتاب تاریخ تمدن می‌ آید، تلاشی برای معرفی صرف روابط، تأثیرها، و تأثر های نیاکان بشری‌ مان با مشغول‌ کننده‌ ترین مفهوم تاریخ یعنی دین آمده که در تدوین این مجموعه، اصلی‌ ترین محل رجوع «تاریخ تمدن» بوده است. به هر حال هدف اصلی از تدوین و انتشار این کتاب، آگاه ساختن خوانندگان به ماجرا تاریخی دین، در مجالی اندک، و هدف عام، علاقمند کردن آن‌ ها به مطالعه مطالبی  که در باب تاریخ و تمدن بشری بوده است.